آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

آرتین شیطون بلا

راه رفتن فسقلی

پسر کوچولوی مامان کم کم می تونه راه بره یکمی که راه میره خسته میشه میشینه، الهی فداش بشم راه که میره خیلی ذوق می کنه  عکسهای شیطونک مامان از ١ ماهگی تا ١ سالگی ...
31 تير 1391

برای پسرم

    آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی، اگر هنگام غذا خوردن لباسها ... یم را کثیف کردم و یا نتوانستم لباسهایم را بپوشم اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است صبور باش و درکم کن ... یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت را عوض کنم برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور میشدم بارها و بارها داستانی تکراری را برایت تعریف کنم وقتی  نمیخواهم به حمام بروم مرا سرزنش و شرمنده نکن وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروز سوالاتی میکنم، با تمسخر به من ننگر وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه ام یاری نمیکند، فرصت بده و عصبانی نشو وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند، دستانت را به من بده، همانگونه که تو اولین قدمها...
30 تير 1391

فقط 2روز دیگه

                فقط ٢ روز دیگه پسر نازم کم کم داری بزرگ میشی داری یک ساله میشی ولی اینو بدون که برای من همیشه کوچولو می مونی. دوسسسسسسسسسسست دارم            ...
26 تير 1391

اولین دندون

امروز صبح که پسرم از خواب بیدار شد . همش گریه می کرد نمیدونستم چی شده که یه دفعه به لثه هاش نگاه کردم دیدم سفید شده دندونش داشت در میومد با بابایی رفتیم براش استامینفون گرفتیم تا بخوره و دردش کمتر بشه. ...
12 خرداد 1391

اولین آرایشگاه و آتلیه

امروز(31/1/1391) پسر گلم قراره بره آتلیه تا عکسای خوشگل خوشگل بگیره. اول با بابایی رفت آرایشگاه . وقتی که اومد خیلی با نمک شده بود بعد سه تایی رفتیم آتلیه. پسر گلم اصلا لبخند نمی زد شاید تعجب کرده بود . بلاخره با کلی ادا در آوردن عکسا رو گرفتن
31 فروردين 1391